تبریک سال ۱۴۰۰ + اس ام اس، متن و عکس

متن مرتبط با «ترسید» در سایت تبریک سال ۱۴۰۰ + اس ام اس، متن و عکس نوشته شده است

از تنبل شدن در بارداری نترسید!(راهنمای علائم بارداری)

  • بعد از فقدان پریود و حالت تهوع، تنبل شدن در بارداری یکی از شایع ترین علائم حاملگی است که میتواند حسابی مادر آینده را به زانو دربیاورد! اگر هنوز وارد ماراتن بارداری نشده اید و خواندن این جمله شما را نگران کرده است، لازم است پنج دقیقه وقت کنار بگذارید و خواندنی ها درمورد تنبلی در دوران بارداری را با دقت بخوانید! بارداری بدون مینت مگه ممکنه؟! دانلود اپلیکیشن مامان های مینتی یه دلخوشی ارزنده دارن و اون داشتن یه دستیار آنلاینه که بتونن به کمکش 9 ماه بارداری رو به بهترین شکل ممکن سپری کنن. به نظرم حالا که تست بارداریت مثبت واقعی شده وقتشه تو هم عضوی از ما بشی و برای آشنایی با علائم هفته به هفته بارداریت از خدمات بارداری سوپر اپلیکیشن سلامت بانوان مینت استفاده کنی. چطوری یک مامان مینتی بشم! بارداری یکی از دوران‌های مهم زندگی هر زن است که تغییرات زیادی را در بدن و روحیات او ایجاد می‌کند. یکی از این تغییرات، خستگی و تنبل شدن است که بسیاری از زنان در دوران بارداری با آن مواجه می‌شوند. دلایل تنبل شدن در بارداری چیست؟ دلایل مختلفی برای خستگی در بارداری وجود دارد که برخی از آنها عبارتند از: تغییرات هورمونی: تغییرات هورمونی در دوران بارداری، مانند افزایش سطح هورمون پروژسترون، می‌تواند باعث خستگی و خواب آلودگی شود. تغییرات بدنی: تغییرات بدنی در دوران بارداری، مانند افزایش وزن، بزرگ شدن شکم و تغییرات در سیستم قلبی عروقی، می‌تواند باعث خستگی و کمبود انرژی شود. افزایش حجم خون: در دوران بارداری، حجم خون مادر به طور قابل توجهی افزایش می‌یابد. این افزایش حجم خون، باعث افزایش گردش خون در بدن و نیاز بیشتر به انرژی می‌شود. رشد جنین: رشد جنین نیز می‌تواند باعث افزایش خستگی مادر شود. جنین در حال رشد،, ...ادامه مطلب

  • داستان کودکانه شیرکوچولو از چی می ترسید؟

  • 4.5/5 - (42 امتیاز) افزودن به علاقه مندی ها تبلیغات تبلیغات تبلیغات یکی بود یکی نبود . توی بیشه زار سرسبز شیر کوچولویی بود به اسم ویلی .. ویلی پنجه های تیز و برنده ای داشت که می تونست باهاشون هر کاری بکنه ، همینطور ویلی دهان بزرگی داشت که می تونست بلندترین غرش ها رو بکنه . اون مثل همه شیرهای دیگه شجاع و نترس بود. همه حیوانات جنگل می گفتند که ویلی از هیچ چیزی نمی ترسه ، هیچ چیز! مثلا یک روز که فیل کوچولو از یک عنکبوت سیاه ترسیده بود ویلی سریع عنکبوت رو از اونجا دور کرد! فیل کوچولو با خوشحالی تشکر کرد و گفت:” ویلی تو شجاع ترین حیوونی!” اون نه از ارتفاع و بلندی می ترسید، نه از صدای بلند رعد و برق و طوفان .. اون هیچ وقت از تاریکی و تنها خوابیدن توی اتاقش یا موجودات خیالی که بعضی از شیرکوچولوها شبها بهشون فکر می کردند هم نمی ترسید.. یکی از روزها که ویلی مشغول بازی و گشت و گذار توی جنگل بود. خرسی رو دید. خرسی با دیدن ویلی خوشحال شد و گفت:” سلام ویلی، امروز قراره به همراه چند تا از حیوانات توی سالن نمایش شهر یک نمایش هیجان انگیز اجرا کنیم ، توام دوست داری که توی نمایش باشی؟” ویلی یه کم فکر کرد و  من من کنان گفت:” اممممم نمیدونم ..” ولی راستش رو بخواهید بچه ها جون ویلی از اینکه جلوی بقیه نمایش اجرا کنه می ترسید و خجالت می کشید !!! بله بچه ها بالاخره یک چیزی وجود داشت که ویلی هم از اون بترسه و اون حرف زدن و نمایش اجرا کردن جلوی بقیه بود! همین طور که ویلی مشغول فکر کردن بود باد شدیدی وزید و کلاه خرسی رو با خودش برد.. ویلی بلافاصله به دنبال کلاه دوید و گفت:” نگران نباش خرسی! من کلاهتو می گیرم ..” ویلی به دنبال کلاه خرسی از جنگل و برکه گذشت.. اون با شجاعت تمام از , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها