دیوید رابسون، گاردین — نوجوان که بودم، مدتی نارضایتی و ترس گریبانم را گرفته بود و مانند همۀ نوجوانهای دیگر از این احساسها به تنگ آمده بودم؛ والدینم با من همدردی نمیکردند و اغلب متحیر بودند که چرا چنین احساسی دارم. آنها که در بریتانیای پس از جنگ بزرگ شده بودند و دهۀ پنجم زندگی خود را سپری میکردند بهسختی میتوانستند درک کنند نارضایتی من در ابتدای قرن ۲۱ از کجا ناشی میشود.مادرم یک بار گفت: «اشکال نسل شما این است که انتظار دارید همیشه شاد باشید». گیج شده بودم. مگر شادی هدف زندگی نیست و نباید تلاش کنیم در هر موقعیتی به دستش آوریم؟ نمیخواستم این حقیقت را بپذیرم که اندوه امری است گریزناپذیر و خارج از کنترل.حجم روبهافزایش کتابها و مقالاتی که دربارۀ بهزیستی منتشر میشوند نشان میدهد افراد بسیاری با من همعقیدهاند. بااینحال، بهعنوان نویسندهای که آخرین تحقیقات را هم رصد میکند، متوجه شدهام در رویکرد افراد به شادی تغییری رخ داده است و اکنون به این نتیجه رسیدهام که حق با مادرم بود. مطالعات فراوانی که در ده سال گذشته انجام شدهاند نشان میدهند اشتغال ذهنیمان به شادی و اعتمادبهنفس موجب شده است رضایت کمتری از زندگی داشته باشیم و در رسیدن به اهداف واقعیمان چنان که باید کارآمد نباشیم. درحقیقت، اگر تمرکز بر شادی را کاملاً کنار بگذاریم احتمالاً شادتر خواهیم بود.بیایید ببینیم جستوجوی آگاهانۀ شادی چه تأثیرات غیرمنطقیای بر حالمان میگذارد. با , ...ادامه مطلب