خلاصه داستان قسمت ۲۳ سریال بی نشان از شبکه سه

ساخت وبلاگ

<a href='/last-search/?q=قسمت'>قسمت</a> 23 <a href='/last-search/?q=سریال'>سریال</a> بی <a href='/last-search/?q=نشان'>نشان</a>

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت 23 سریال بی نشان از شبکه سه را می خوانید؛ با ما همراه باشید. داستان سریال بی نشان نیز در قسمت اول، زندگی شهاب، سردبیر پیشکسوت یک رسانه خبری را روایت می‌کند که مسائل و موضوعات اقتصادی مبتلا به جامعه را دنبال می‌کند. نقش او را در این سریال پرویز فلاحی‌پور  برعهده دارد. در کنار او متین، خواهر زاده شهاب نیز نقش یک فعال رسانه‌ای یا به اصطلاح پاپاراتزی را برعهده دارد که فساد چهره‌های مشهور را افشا می‌کند.

قسمت 23 سریال بی نشان

آقای کاظمی در شرکت با مسعود تماس می گیره که او جواب نمیده، بلافاصله با گیتی همسرش تماس می گیرد و او می گوید که مسعود به بهانه برداشتن شارژر اومد خونه و گفت می خوام برم شرکت که او میگه هنوز نیومده و گیتی هم حرف های مسعود را دست و پا شکسته به او می گوید که بهرام با شنیدن سفر سمنان کمی جا می خوره ولی خودشو حفظ می کنه...
مسعود در ماشین با بهزاد تماس گرفته و کمی درباره کار باهاش حرف می زند و به او می گوید که بابا گفت بهت بگم که من آدرس خونه متین و بهت دادم، ولی نگفتم بری اون جا دعوا کنی که بهزاد میگه متین خیلی پر رو بود و منم به احترام پدر بزرگش که واسه دیه بابا کلی زحمت کشیده بود، چیزی نگفتم و الان هم به پدرتون زنگ می زنم و عذرخواهی می کنم که مسعود میگه لازم به این کار نیست، ولی دیگه تکرار نشه و قطع می کند...
محمدرضا به خانه پدرش رفته است و با مادر و پدرش درباره این که بین ریحانه و مسعود چه اتفاقی افتاده حرف می زند و می گوید شما مطمئنید که مسعود با آن ها در ارتباط است که شهاب میگه نه و همین موضوع داره خفم می کنه که نمی دونم دقیقا چی به چیه...
محمدرضا هم عصبی میگه شما به جای از بین بردن فراسمان دارید ما رو از بین می برید و حواستون به هیچ کی نیست و می رود...
آقای کاظمی که نگران است، با مسعود تماس می گیره اما او بهش پیام میده که با دوستاش بیرونه و جوابشو نمیده، بهرام هم به بهزاد زنگ می زند و می گوید اوضاع چطوره و حرف هایشان به سمتی می چرخد که بهزاد درباره تماس مسعود می گوید که وقتی آقای کاظمی می فهمه مسعود فهمیده او آدرس خانه متین اینا رو بهش داده عصبی میشه و تلفن را قطع می کند و با آقای افشار تماس می گیره و میگه به گمونم ادهم همه چیز را فهمیده است...
متین در ساختمان هتل راه می رود که چشمش به دختر فریده می خورد که در حال بازی کردن است و او را صدا می کند...
مسعود در اتاقش خوابیده است که گیتی خانم پا پی شوهرش میشه و میگه باید زودتر با مسعود حرف بزنی و بفهمی این بچه چشه و او هم به اجبار به اتاق مسعود می رود...
مسعود بهش میگه عقب افتادن تاریخ عروسی تو مخمه و همه برنامه هامو بهم ریخته که پدرش میگه واسه همچین موضوعی نباید این کارا رو بکنی و بهتره هر چی سریع تر خودتو جمع کنی تا مامانت کمتر نگران بشه....
متین در لابی هتل نشسته است که شهاب با او تماس می گیره که متین میگه دارم کشیک خانم داور و میدم تا بتونم باهاش حرف بزنم و این جا اتاق گرفتم که راحت بتونم همه جای هتل و بگردم....
مینو در حال صحبت با ناشرش برای مجوز چاپ است و بعد از قطع کردن تلفن به شهاب میگه دیگه بیشتر از این نمی تونم منتظر خانم افرا بمونم که او میگه خوب کاری کردی و سراغ ریحانه را می گیرد که مینو میگه از دیشب از اتاقش بیرون نیومده و هیچی نخورده که شهاب سری تکون میده و او هم میگه خیلی می ترسم که مسعود و الکی قضاوت کرده باشی و زندگی این دو تا سر هیچ و پوچ خراب بشه...
مسعود به شرکت رفته و در اتاق پدرش دنبال چیزی می گردد و به نظر میاد که می خواد ربط پدرش به فراسمان را بفهمد و بلافاصله پای لپ تاپش می رود و همش استرس دارد که مبادا کسی بیاد که با شنیدن صدای در یواشکی و از در دیگری بیرون می رود...
شهاب پیش مصطفی رفته است و بهش میگه که همه فکر هایی که تو سرم بود و به مسعود گفتم که او جا می خورد و می گوید تو هیچ وقت عجول نبودی، اما شهاب میگه تقصیر خودش بود و خودش پا پی شد و بعد هم از او می پرسه تو پرونده تا حالا اسم مسعود به گوشت نخورده او میگه نه و بعد هم نگران ازش می پرسه چی تو سرت می گذره و سری تکان می دهد...
متین خودش را به جای ریاست هتل جا زده و به سراغ خانم داور رفته و می خواد باهاش حرف بزنه ولی فریده میگه من نمی خوام جون پدرم و دخترمو به خطر بیاندازم و می رود...
آقای کاظمی متوجه میشه که کسی به لپ تاپش دست زده و از منشیش سوال می کنه که او میگه نه و از جاش بلند می شود و می رود...
حبیب به خاطر این همه فشاری که شهاب به خودش می آورد با او بحث می کنه که شهاب میگه اصلا دلم نمی خواد درباره مسعود اشتباه کنم و باید ردشو تو شرکت هایی که مشغوله پیدا کنم...
متین در حال رفتن از هتل است که فریده جلوشو می گیره و بهش میگه اون خبر همکاری با خارجی ها برای دو ساله پیشه و عکاس او ماجرا دوست شوهرم بود، متین می خواد از او آدرس عکاس را بگیرد که فریده میگه به شرطی آدرسشو بهتون میدم که دیگه هیچ وقت سراغ من نیاین
مسعود به خانه رفته است که از دوربین متوجه اومدن باباش میشه و خودش را عادی جلوه می دهد، پدرش با دیدن او متعجب میشه و میگه این وقت روز چرا خونه ای که او میگه امروز حوصله جلسه نداشتم و اومدم خونه، مسعود هم همین سوال و از او می پرسه که او هم دروغی سر هم می کند و هر دو تظاهر به استراحت کردن می کنند...

نوشته خلاصه داستان قسمت ۲۳ سریال بی نشان از شبکه سه اولین بار در بلاگ جدول یاب. پدیدار شد.

تبریک سال ۱۴۰۰ + اس ام اس، متن و عکس...
ما را در سایت تبریک سال ۱۴۰۰ + اس ام اس، متن و عکس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد جواد عظیم بازدید : 126 تاريخ : چهارشنبه 23 شهريور 1401 ساعت: 21:40