خلاصه داستان قسمت ۵۰ سریال ترکی محکوم mahkum به همراه تصویر

ساخت وبلاگ

<a href='/last-search/?q=قسمت'>قسمت</a> ۵۰ <a href='/last-search/?q=سریال'>سریال</a> <a href='/last-search/?q=ترکی'>ترکی</a> <a href='/last-search/?q=محکوم'>محکوم</a>

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۵۰ سریال ترکی محکوم را برای علاقمندان به این سریال قرار داده ایم. برای خواندن این قسمت از سریال ما را همراهی کنید. سریال ترکی محکوم سریالی در ژانر اکشن و درام است که به خوبی توانسته خود را در دل بینندگان و منتقدین جا کند. کارگردان این سریال ولکان کوجاتورک (Volkan Kocatürk) است و بازیگرانی چون اونور تونا، اسماعیل حاجی‌اوغلو و سرای کایا در آن بازی می‌کنند. پخش سریال ترکیه ای محکوم از 14 دسامبر 2021 (23 آذر 1400) از شبکه FOX آغاز شده است. سریال محکوم به صورت دوبله فارسی از شنبه تا چهارشنبه ساعت ۲۱ از شبکه mbc persia و تکرارش روز بعد ساعات ۰۹:۰۰ و ۱۶:۴۵ پخش می شود.

[caption id="attachment_216731" align="aligncenter" width="1243"]قسمت ۵۰ سریال ترکی محکوم قسمت ۵۰ سریال ترکی محکوم[/caption]

خلاصه داستان قسمت ۵۰ سریال ترکی محکوم

حاجی که تو ماشین در کوچه کناری منتظرشون هست از ماشین پیاده میشه تا پیش فیرات بره اما همان موقع ساشا را میبیند که در حال دویدن و فرار کردن است و تعجب میکنه. از طرفی مجاهد و رفیع هم که اونجا بودن به طرف ماشین میروند تا سریعا از اونجا بروند. بوگه در گوشه ای نشسته و در حال گریه کردن است که باریش او را میبیند و پیشش میره و میپرسه که چیشده؟ و سعی میکنه آرومش کند سپس بلندش می کند تا از اونجا برن. خاله جمره میخواد بره تو کوچه و به دنبال جمره برود اما با باز کردن در با زاهد روبرو میشه و بهش میگه باید حرف بزنیم همان موقع صدای فریاد فیرات میاد که جمره را صدا می زند. باریش با بوگه از کوچه رد میشوند و فیرات را میبینند که بالاسر جمره نشسته. فیرات با دیدن باریش عصبانی میشه که صدای آژیر ماشین پلیس میاد و فیرات با عصبانیت مجبور میشه از اونجا بره. کمیسر دریا با بقیه مامورها به اونجا میرسن و محل جنایت را بررسی میکنند. دریا سوار ماشینش می شود که فیرات رو صندلی عقب ماشین پنهان شده یکدفعه بلند میشه که دریا جا میخوره و بهش میگه که بالاخره دستگیرت میکنم فیرات از دریا که دوست چند ساله اش هست میخواد که به راهش ادامه بده و به حرف هایش گوش دهد. ساشا به طرف خانه طاهر میره و پنهان می شود تا در یه فرصت مناسب او را بکشد در همان موقع جیدا از خانه طاهر بیرون میاد که ساشا با دیدن او به شدت جا میخوره و میخواد به طرفش شلیک کنه که به نفر از پشت او را می کشد و جلوی کارشو میگیره. فیرات به دریا میگه جمره میخواست فردا مدارک بی گناهی من را به دادگاه تحویل بده و در ضمن ساواش یساری جمره را کشته من خودم اگه قاتلو گیر نیاوردم خودمو تسلیم میکنم.

همه دوستان فیرات در میخانه نشستند و نگران حال او هستند. دریا فیرات را پنهانی به کلانتری و به اتاق خودش میبرد و بهش میگه تا زمانی که نتونی این حرفا رو ثابت کنی باید اینجا بمونی فیرات بهش میگه قاتل جمره ساواش یساری هستش، دریا میگه بدون هیچ مدرکی نمی تونیم اونو دستگیر کنیم. بوگه در خانه چمدانش را می بندد تا از آنجا بره باریش سعی میکنه جلوی او را بگیره و نمیذاره که بره بهش میگه من نمیتونم با کسی که حتی به خواهر خودش هم رحم نکرده و او را کشته زندگی کنم باریش میگه من برادر خودم را هم کشته بودم و همه اینها فقط بخاطر تو بوده چون جمره مدارکی در دست داشته که میتونست به راحتی منو به زندان بیندازد و زندگیمونو نابود کنه همان موقع زاهد به اونجا میره و با باریش به شدت دعوا میکنه که چرا جمره را کشته و چه جوری این کار رو کرده! باریش با طعنه و کنایه بهش میگه من کشتن پو از خودت یاد گرفتم تو زنی که دوسش داشتی هم کشتی! زاهد به خاطر این وقاحت او سرزنشش می کند و میگه اگه بعد از کشتن ساواش من اثر انگشت و آثار تورو پاک نمی کردم الان تو اینجا نبودی. بعد از رفتن زاهد بوگه میخواد از اونجا بره و باریش ازش خواهش می‌کند تا نره بوگه ازش قول می گیرد که دیگه کسیو نکشه باریش قبول می کند. دریا پرونده جمره را نگاه میکند و میبینه که تو پرونده یه تار مو هست و یک تکه بافت بدن شخص دیگه ای زیر ناخن جمره پیدا شده فیرات میگه حتماً مال ساواش هستش سپس به دریا میگه بیا بریم محل قتل شاید چیز های دیگه ای هم پیدا کنیم.

فردای آن روز در میخانه همگی نشستن و در حال صحبت کردن هستند حاجی میگه دیروز دوتا دانش آموز در آن محل هایی که بودیم اومده بودند و داشتن فیلمبرداری می کردند انگار برای یک پروژه مدرسه شان بود خان بابا بهشون میگه برین اون بچه ها را پیدا کنین شاید تو دوربین گوشیشان چیزی پیدا کنین. همگی با هم دیگه راهی میشن. دریا با فیرات به محل قتل می روند فیرات آنجا کلیدی پیدا می‌کند و به دریا نشان میده به دریا زنگ میزنند و میگن نازان را برای بازجویی به کلانتری آوردند او از فیرات میخواد تا از اونجا بره. پاشا، قنبر و حاجی به محله میرن و آن دو پسر را پیدا میکنند سپس فیلم را ازشون میگیره. باریش سر کوچه طاهر می‌رود و منتظرش می ماند او با دیدن طاهر سمتش میره و ازش میخواد تا سوار ماشین بشه سپس ازش می پرسد که چطوری تونستی از ساشا جان سالم به در ببری طاهر میگه من اصلاً ساشا را ندیدم باریش میگه پس حتما بعد از کشتن جمره بلایی سرش اومده. فیرات وقتی می فهمد که نازان قرار است به اتاق بازجویی بیاید خوشحال می شود فکر می‌کند که الان نازان علیه یساری ها حرف می زند قیرات به اتاق پشت شیشه بازجویی می رود و منتظر است تا اظهارات نازان را گوش کند اما نازان میگه ما اصلاً با خانواده یساری ها هیچ مشکلی نداشتیم از زمانی که فیرات وارد زندگی جمره شد زندگیمون پر از دردسر و مشکل شد ما به خوبی داشتیم زندگی میکردیم و تحت حمایت یساری ها بودیم حتی جمره با بورسیه آنها درس خوند اما وقتی فیرات پاش به زندگیمون باز شد همه چیز تغییر کرد! فیرات با شنیدن این حرف ها شوکه میشه و حسابی تعجب میکنه.....

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی محکوم Mahkum + عکس

نوشته خلاصه داستان قسمت ۵۰ سریال ترکی محکوم mahkum به همراه تصویر اولین بار در بلاگ جدول یاب. پدیدار شد.

تبریک سال ۱۴۰۰ + اس ام اس، متن و عکس...
ما را در سایت تبریک سال ۱۴۰۰ + اس ام اس، متن و عکس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد جواد عظیم بازدید : 144 تاريخ : جمعه 15 مهر 1401 ساعت: 12:29