خلاصه داستان قسمت ۱۹ سریال ترکی تازه عروس yeni gelin + عکس

ساخت وبلاگ

<a href='/last-search/?q=قسمت'>قسمت</a> ۱۹ <a href='/last-search/?q=سریال'>سریال</a> <a href='/last-search/?q=ترکی'>ترکی</a> <a href='/last-search/?q=تازه'>تازه</a> <a href='/last-search/?q=عروس'>عروس</a>

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۱۹ سریال ترکی تازه عروس می باشید. برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکی تازه عروس، سریال کمدی و محبوب است که پخش خود را در سال 2017 از شبکه Show Tv ترکیه آغاز کرد و در طول 3 فصل در سال 2018 به اتمام رسید. این سریال پرطرفدار اکنون با دوبله فارسی پخش خود را در شبکه جم تی وی آغاز کرده است. این سریال از تاریخ ۱۹ شهریور ماه ۱۴۰۱ هرشب راس ساعت ۲۲:۰۰ شروع می شود. این سریال دربرگیرنده ی صحنه های خنده دار و بعضا احساسی هست. این قصه ی یک دختر شهرنشین وجوان است که عاشق پسری قبیله نشین از منطقه ی آنادولی ترکیه میشود و عروس آنها میشود…

[caption id="attachment_216678" align="aligncenter" width="1897"]قسمت ۱۹ سریال ترکی تازه عروس قسمت ۱۹ سریال ترکی تازه عروس[/caption]

خلاصه داستان قسمت ۱۹ سریال ترکی تازه عروس

کامیل از قلندر خان تشکر میکنه و میگه شب خیلی خوبی بود قلندرخان! قلندر بهش میگه تازه داره شروع میشه کامیل میپرسه یعنی چی؟ قلندر میگه یادته اون شبمون تو کازینو نصفه نیمه موند؟ گفتم بیاد اینجا تا حسابی دلی از عزا دربیاریم بزنیمو برقصیم. رقصنده وارد میشه و با همدیگه شروع میکنن به رقصیدن. در خانه سنگی همگی تو حیاط نشستن که بلا به هازار میگه ای کاش موزیکم بود خان میگه الان با گوشیم میزارم که همان موقع نازگل شروع میکنه به آهنگ خواندن. خان از حرف زدن نازگل میفهمه که مست کرده و بهش میگه این چه سر و وضعیه؟ گند زدی به تعطیلاتمون! سپس به بلا میگه تا اونارو از اونجا ببره هازار به خان میگه بیا ماهم بریم یخورده پیاده روی کنیم. بلا نازگل و آفت را به داخل خانه میبرد. نازگل و آفت  باهمدیگه کل کل میکنند سپس به بلا میگن تا بره آب بیاره. تو این فاصله آنها باهم بحثشان می شود و آفت به نازگل میگه که شوهرت معشوقه داره و داره بهت خیانت میکنه نازگل عصبی میشه و میگه چی داری میگی؟ و میخواد به طرفش حمله کنه که بلا جلوشو میگیره و نمیزاره. نازگل به بلا میگه تو هم میدونستی آره؟ همتون میدونستین فقط من نمیدونستم؟ بلا تلاششو میکنه تا آرومش کنه اما موفق نمیشه و نازگل داد میزنه که به خان بگو بیاد میخوام باهاش حرف بزنم! همان موقع خان میاد و میگه اینجا چخبره؟ چیکار داری؟ نازگل میگه بگو حقیقت داره؟ خلن میپرسه چی؟ نازگل میگه که معشوقه داری؟ خان جا میخوره و با تعجب به بلا نگاه میکنه که او با اشاره میگه من چیزی نگفتم سپس خان وقتی میبینه مسته و چیزی نمیفهمه بهش میگه بخواب فردا باهم حرف بزنیم. کامیل و قلندرخان درحال خوشگذرونی هستن که کامیلا با برنامه ای که تو گوشی کامیل نصب کرده بود ردشو میزنه ولی وقتی میبینه آنها داخل خانه هستن تعجب میکنه سپس پیش عایشه و معتبر و آسیه میره و میگه پاشو باید بریم انها میپرسن کجا؟ چیشده؟ کامیلا میگه داره شوهرتون چهارمیو میاره سپس باهم به آدرس میرن.

قلندر و کامیل در حال رقصیدن هستن که در یکدفعه باز میشه و آنها باهمدیگه وارد خانه میشن و رو زمین می افتند. آنها با دیدن رقصنده و شوهرهاشون تو اون وضعیت شوکه میشن و شروع میکنن به کتک زدن آنها و حسابی از خجالتشون در میان. قلندر خان و کامیل را به بیمارستان منتقل میکنند فرمانده به اونجا میاد و میگه چه کسی این بلارو سرتون آورده؟ قلندر میگه سه تا زن فرمانده میگه ولی اونا که همسرانتونن! قلندر میگه نه من با اونا هیچ نسبتی ندارم و از سه تاشون شکایت میکنم میخوام بیوفتن زندان تا یه نفس راحت بکشم. زن های قلندر خان تو راه عمارت هستن که مامورها به اونجا میرن و بهشون میگن که ازتون شکایت شده به جرم ضرب و شتم قلندرخان آنها متوجه میشن که ماجرا از چه قراره ولی کاری نمیتونن بکنن و به بازداشتگاه میرن. قلندر خان به عمارت میره که با دیدن وضعیتش شوکه میشن و ازش میخوان تا بهشون بگه ماجرا چیه؟ قلندر به یه نفر میگه اول از همه برو و تمام وسایل عمارت را که تو انبار گذاشتین بیارین و بزارین سرجاش تو عمارت شیرین میگه باباجون به ما دروغ گفتی؟ قلندر میگه یه دروغ مصلحتی بود میخواستم ببینم که کی میتونه تو همه ی لحظات پیشم باشه و منو دوست داره همگی شوکه میشن بلا میگه باباجان با این کارهاتون اگه پدر و مادر منم از هم جدا بشن چی؟ بلندر میخنده و میگه یه عمر پدرت منو دعا میکنه. زن ها تو بازداشتگاه هستن که عایشه و آسیه باهم دعوایشان می شود معتبر آنها را از هم جدا میکنه و میگه دارین چیکار میکنین؟ اینجا هم ول نمیکنین؟ سپس بهشون میگه باید کاری که باهامون کرده را باهاش بکینم یعنی ازش شکایت کنیم.

هازار و خان و عروس ها به عمارت برمیگردن و نازگل سریعا به طرف اتاقش می رود تا چمدانش را جمع کند و با بچه هایش از آنجا برن خان جلوشو میگیره و میگه نرو اما نازگل میگه نمیتونم دیگه بمونم مگه نگفتی عاشق شدی؟ دارم میرم دیگه اما خان ازش میخواد نره و بهش مهلت بده تا همه چیزو راست و ریست کنه نازگل هم قبول میکنه. خازار و خان وقتی از اهالی عمارت میپرسن که چیشده بهشون میگن که مادرهاتون تو بازداشتگاهن آنها کلافه میشن و هازار به طرف کلانتری میره تا ببینه چه کاری میتونه واسشون انجام یده. بلا به خانه مادر و پدرش سر میزنه که میبینه پدرش رو یه پا ایستاده و پشت سر هم میگه که من دیگه به زنم خیانت نمیکنم. بلا ازشون میپرسه اینجا چخبره؟ سپس ازشون میخواد تا از اونجا برن به استانبول کامیلا میگه الان داری مارو بیرون میکنی؟ بلا میگه نه مامان جون از وقتی اومدین اینجا به خاطر من همش باهم دعوا میکنین تو استانبول اینجوری نبودین!  مادرش بهش میگه که هیچ جا نمیرن و وقتی میبینه کامیل پاشو رو زمین گذاشت بهش میگه باید از اول بریم جلو. آفت پیش نازگل میره و ازش میخواد تا او را ببخشه و میگه من اینو گفتم که تو بیشتر از این بازیت نده! نازگل میگه آره باعث شدی دیگه گولم نزنه کار خوبی کردی آفت میپرسه الان با من آشتی کردی؟ نازگل میگه چیکار کنم که پشت این قلبم یه قلب بزرگ مهربونه انها همدیگر را در آغوش میگیرند.....

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی تازه عروس yeni gelin

نوشته خلاصه داستان قسمت ۱۹ سریال ترکی تازه عروس yeni gelin + عکس اولین بار در بلاگ جدول یاب. پدیدار شد.

تبریک سال ۱۴۰۰ + اس ام اس، متن و عکس...
ما را در سایت تبریک سال ۱۴۰۰ + اس ام اس، متن و عکس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد جواد عظیم بازدید : 147 تاريخ : جمعه 15 مهر 1401 ساعت: 12:29