تبریک سال ۱۴۰۰ + اس ام اس، متن و عکس

متن مرتبط با «باغچه» در سایت تبریک سال ۱۴۰۰ + اس ام اس، متن و عکس نوشته شده است

داستان تصویری کودکانه کوتاه پری باغچه

  • قصه کودکانه تصویری پری باغچه پشت باغچه‌ی خونه‌ی ما، اون پایین پایین، یه پری خیلی زیبا زندگی میکنه! من اونو یک روز که حسابی حوصله‌ام سر رفت بود و نمیخواستم توی خونه بمونم، کشف کردم! من از پنجره بیرون رو نگاه کردم! من دیدم که اشعه‌های خورشید از توی آسمون آبی سر خوردن و به چمن‌ها تابیدن! و پشه‌ها و پروانه‌های کوچولو رو دیدم که توی نور خورشید، بین گل‌های رز می‌رقصیدن! آسمون آبی آبی بود و چند تا تکه ابر پنبه‌ای بالای سقف خونه توی آسمون لم داده بودن! گربه‌ی قهوه‌ای من که اسمش طلاییه، روی یک شاخه‌ی درخت استراحت میکرد و گنجشک‌ها رو نگاه میکرد! به نظر میومد بیرون از خونه توی باغچه خیلی باحال تر از توی خونه باشه! برای همین من کتابمو گذاشتم توی اتاقم و سریع دویدم از خونه بیرون! اون قدر سریع و تند توی باغچه دویدم که یادم رفت کفش‌هام رو بپوشم! توی باغچه، چند لحظه توی نور خوب خورشید ایستادم! رقص پروانه‌ها رو دیدم و چمن‌های نرم رو بین انگشت‌هام حس کردم! یه باد خنک دلپذیر میوزید و من حس کردم که زمین داره پاهای منو میبوسه! طلایی به دور و برش نگاه کرد و بعد به من خیره شد! از اون نگاها که گربه‌ها موقع خندیدن به آدم میندازن! و بعد… من یه سنجاقک رو دیدم که داشت درست کنار من پرواز میکرد! اون داشت از روی یک برگ کوچیک، آب میخورد! و بال‌هاش درخشان و شفاف بودن! و بعد… من کمی نزدیکتر رو نگاه کردم! و فهمیدم که اون اصلا یه سنجاقک نیست! اون یه موجود خیلی کوچولو بود! یه پسر کوچیک با موهای نازک قرمز فرفری و چشم‌های درخشان مثل الماس! اون به اندازه‌ی یه سنجاقک بود و بالای سبزه‌ها پرواز میکرد! وقتی که پری پرواز میکرد، صدای وییییز ویییییز بلندی به گوش میرسید! من اول فکر کردم که این صدای به , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها