داستان صوتی کودکانه شانس لی لا

ساخت وبلاگ
4.6/5 - (31 امتیاز)
افزودن به علاقه مندی ها
تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات

این لی لا ئه

کفشدوزک ها به خوش شانسی معروفن و لی لا فکر میکرد که واقعا خیلی خوش شانسه.

اون برای هر موقعیتی یه وسیله ی شانس داشت!

چند تا جوراب خوش شانسی!

یه دونه برگ خوش شانسی!

یه فنجون شانس!

یه دونه قاشق شانس!

یه مداد خوش شانسی!

یه عدد شانس!

و یک آب پاش خوش شانسی.

وقتی لی لا  تو مسابقه ی روز ورزش برنده شد، از جوراب های خوش شانسی خودش  تشکر کرد.

وقتی که لی لا تو دیکته نمره ی خیلی خوبی گرفت، هورای بلندی کشید و مداد خوش شانسیش رو بقل کرد و و بوسید.

و وقتی که بلندترین گلهارو پرورش داد، از آب پاش شانسش که براش خوش شانسی اورده بود تشکر کرد.

تا اینکه یک روز اتفاق بسیار هیجان انگیزی توی باغ افتاد.

ویلیام داشت دنبال دستور پخت یه کیک خوشمزه می گشت.

بلا در حال گشتن و پیدا کردن مواد اولیه بود.

و ادی هم داشت اونارو وزن می کرد.

لی لا فکر می کرد که پخت و پز کردن خیلی کار سخت و پیچیده ایه، ولی بعد یک فکری به ذهنش رسید.

لی لا گفت:” من از وسیله های شانسم برای پختن کیک استفاده می کنم، چطوره؟خوشمزه ترین کیکی که تا حالا خوردین!”

لی لا اینو گفت و با عجله به سمت خونه  رفت. اون انقدر هیجان داشت که نمیتونست صبر کنه تا آشپزیش شروع بشه.

لی لا به آشپزخانه اش رفت و فنجون خوش شانسیش رو پیدا کرد تا بتونه با اون مواد اولیه رو اندازه بگیره.

تازه.. اون قاشق شانسش رو هم برداشت و با اون همه ی مواد رو هم زد و با هم مخلوط کرد.

و بعد همه ی اونا رو تو قالب کیک ریخت و به مدت سه ساعت داخل فر گذاشت تا بپزه.حالا اگه گفتین چرا 3 ساعت؟ بله…چون 3 عدد شانس لی لا بود و براش خوش شانسی میورد.

اما وقتی لی لا کیک رو از فر بیرون اورد….اون اصلا خوشمزه به نظر نمیرسید بچه ها.

لی لا خیلی ناراحت و غمگین شد.

چطوری ممکنه که  یه کفشدوزک خوش شانس اینقدر بدشانس باشه؟

در همون موقع بود که لی لا متوجه بوی بسیار خوبی شد که داشت از پنجره به داخل آشپزخونه میومد.

لی لا بو رو دنبال کرد تا….

بله..آشپزخونه بلا.

اونجا پر بود از براونی های خوشمزه و کاپ کیکا و تارتای خامه ای و رنگی رنگی.

لی لا با ناراحتی گفت:” وسیله های شانسم دیگه برام خوش شانسی نمیارن، چیزی که پختم یه افتضاح بزرگ بود!”

اونا گفتن:” نگران نباش لی لا،این وسیله های شانس تو نیستن که به تو کمک میکنن تا موفق بشی،موفقیت ها و پیروزی های تو از خود تو و توانایی هات میان لی لا”

بعد بلا گفت:” برنده شدنت تو مسابقه ی روز ورزش نشون داد که تلاشا و تمرینای تو نتیجه داده لی لا و اون هیچ ربطی به جورابات نداشت”

ویلیام گفت:” گرفتن نمره ی خوب تو دیکته ثابت کرد که وقتی خوب تمرین کنی نتیجه های خیلی خوبی هم میگیری و این ربطی به مداد شانست نداره لی لا”

ادی گفت:” و گلهات خیلی بلند شدن چون خوب از اونا مراقبت میکردی و هر روز بهشون آب میدادی”

لی لا متوجه شد که اصلا نیازی به وسیله های خوش شانسی خودش نداره.

و با یه کوچولو کمک دوستاش، لی لا تونست خوشمزه ترین کیک رو بپزه.

تبریک سال ۱۴۰۰ + اس ام اس، متن و عکس...
ما را در سایت تبریک سال ۱۴۰۰ + اس ام اس، متن و عکس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد جواد عظیم بازدید : 171 تاريخ : چهارشنبه 23 شهريور 1401 ساعت: 21:40