خلاصه داستان قسمت چهارم سریال چسب زخم

ساخت وبلاگ

<a href='/last-search/?q=قسمت'>قسمت</a> <a href='/last-search/?q=چهارم'>چهارم</a> <a href='/last-search/?q=سریال'>سریال</a> <a href='/last-search/?q=چسب'>چسب</a> <a href='/last-search/?q=زخم'>زخم</a>

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت چهارم سریال چسب زخم را خواهیم داشت. این سریال به کارگردانی سید حامد تهرانی علوی و تهیه‌کنندگی روشان امیری محصول سال ۱۴۰۰ در ژانر خانوادگی،کمدی و درام است. سریال چسب زخم درباره داستان زندگی زنی است به نام هما که به عنوان کمک بهیار در بیمارستانی مشغول به کار است. حادثه ای زندگی هما را دستخوش تغییراتی می کند. هما برای رفع مشکلاتش…

قسمت چهارم سریال چسب زخم

مادری به همراه پسرش نیما در خیابان در حال رفتن است و با هم گپ می زنند، سر راه مادرش به مغازه اتوشویی میره و لباس هایش را از آن جا می گیرد و دو نفری به سمت ماشین میرن تا بروند که کنارشون دعوا میشه، مادرش هم به زور سوارش می کند و او را به خانه می برد...
هما با علی تماس گرفته و به او می گوید که ممکنه امشب کارش بیشتر طول بکشه و به خانه همان خانم می رود تا آن جا را تر تمیز کند و کار های مهمونی را انجام بدهد...
نیما جعبه شیرینی را روی زمین می ریزد که پدرش دعواش می کنه و او را سر درس هایش می فرستد تا به نوعی هم تنبیه شود، ناصر مرد خانواده در حال حساب کتاب است که نیما به آن جا می رود و از او درخواست بازی جدید پلی استیشن را می کند که باباش میگه برات نمی خرم و به خاطر این که حرف خودش را به کرسی بشاند، به هما می گوید شما برای بچتون از این بازیا می خرید که او میگه نه و همسرش هم که طرف پسرشه صحبت آن ها را قطع می کند و به هما میگه به کارش برسد...
مهدی با دوست مهندسش در خانه نشسته و با هم پلی استیشن بازی می کنند، علی، پدر مهدی هم آن ها را نگاه می کند و درباره بازی ازشون سوال می کنه...
مادر و پدر نیما به همراه مهمانانشون در حال شام خوردن هستند که نیما به بهانه خواب به اتاقش می رود...
مهمونشون از جاش بلند میشه تا هدیه ای که آورده را به آن ها بدهد که پاکت خالی است، مادر نیما، هما را صدا می کند و از او می پرسد که او میگه یه چیزی دست پسرتون بود و رفت تو اتاقش...
مادر و پدر نیما به داخل اتاقش می روند که می بینند مجسمه شکسته، نیما اصرار داره که اون شکسته بوده ولی ناصر عصبیه و حسابی دعواش می کنه...
ناصر، نیما را جلوی مهمان ها برده و او را دعوا می کند و ازش می خواد دلیل کارشو توضیح بده که مهموناشون میگن اصلا موضوع مهمی نیست و سعی می کنند جو و عوض کنند و خانم مهمونشون به نیما میگه سری بعد خوشگل ترشو برات می خریم که او میگه اصلا هم خوشگل نبود و برای همین شکستمش...
ناصر، نیما را به اتاقش برده و او را دعوا می کند، مادرش هم به کنار آن ها می رود تا جلوی ناصر را بگیرد ولی او میگه همه اینا تقصیر توعه و حالا باید بری تو اتاقتو فقط درس بخونی...
زن و شوهر مهمان هم با هم دعواشون شده و بحث می کنند، هما خانم هم از این وضعیت کلافه شده و خسته اس...
مادر و پدر نیما بعد از کمی بحث باهم به کنار مهمان ها می روند و از آن ها عذر خواهی می کنند، هما ناهید خانم خونه را صدا می کند تا باهاش حساب کنند و او برود، ناهید به اتاق خوابشون میره تا کیف پول شوهرش را بردارد که متوجه میشه نیما اون جاست و حسابی ترسیده است...
مادرش ازش می پرسه این جا چیکار می کنی که او میگه اومده بودم دنبال اسباب بازیمو به اتاقش میره، ناهید کیف پول شوهرش را بهش می دهد که ناصر می بینه کیف پولش خالیه... ناهید حدس می زنه که کار نیماس ولی چیزی نمیگه و میگه حالا هر طور شده حساب کن تا بره که ناصر با فهمیدن این که هما اتاق خوابشون و تمیز کرده میگه کار خودشه و جلو مهمانانش آبروشو می بره...
او اصرار داره تا به پلیس زنگ بزنند ولی ناهید یواشکی بهش میگه این کار نیماعه و من چیزی نگفتم تا بیشتر رابطه پدر و پسری شون خراب نشه و آبرومون جلو مهمونامون نره... هما هم با شنیدن این موضوع ناراحت میشه و با گرفتن پولش میره...
بعد از رفتن مهمان ها نیما گریه کنان از مادرش عذرخواهی می کنه و مادرش هم کلی دعواش می کنه و میگه اول باید بریم از هما خانم عذر خواهی کنی، بعد هم درباره این موضوع با پدرت حرف بزنیم...

نوشته خلاصه داستان قسمت چهارم سریال چسب زخم اولین بار در بلاگ جدول یاب. پدیدار شد.

تبریک سال ۱۴۰۰ + اس ام اس، متن و عکس...
ما را در سایت تبریک سال ۱۴۰۰ + اس ام اس، متن و عکس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد جواد عظیم بازدید : 162 تاريخ : چهارشنبه 30 شهريور 1401 ساعت: 22:49