خلاصه داستان قسمت ۳۷۱ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر

ساخت وبلاگ

<a href='/last-search/?q=قسمت'>قسمت</a> ۳۷۱ <a href='/last-search/?q=سریال'>سریال</a> <a href='/last-search/?q=ترکی'>ترکی</a> <a href='/last-search/?q=خواهران'>خواهران</a> و <a href='/last-search/?q=برادران'>برادران</a>

در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۳۷۱ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت می‌کند. خانواده‌ای که علی‌رغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختی‌های زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی‌ و خوبی را نشان می‌دهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun  و …

[caption id="attachment_233123" align="aligncenter" width="821"]قسمت ۳۷۱ سریال ترکی خواهران و برادران قسمت ۳۷۱ سریال ترکی خواهران و برادران[/caption]

قسمت ۳۷۱ سریال ترکی خواهران و برادران

آکیف با ثریا تو کلوب روبرو میشه و بهش میگه که من اگه طبق گفته تو از نباهت جدا بشم دست خالی میخوایم چیکار کنیم؟ تو پارک بریم؟ ثریا میگه ۳۰٪ اینجا مال منه یادت رفته؟ او میگه نه یادمه ولی من اونو جعل کردم یعنی بالا کشیدم ازش میتونه پس بگیره و منو بندازه تو زندان! ثریا میگه پس چیکار کنیم؟ او میگه بهم وقت بده تا پول خودمو ازش پس بگیرم ثریا میگه فقط دو هفته و میره که آکیف با کلافگی میگه چجوری تو دو هفته آخه؟! تو مدرسه سوسن به آیبیکه و الیف ماجرای دختریو تعریف میکنه که با اکانت فیک به دوست پسرش پیام داده تا امتحانش کنه و وقتی دیده او تو حرف زدن باهاش همراهی کرده رابطه شونو بهم میزنن. سپس تو سرشون میوفته که نکنه دوست پسراشون هم متعهد نباشن سپس سوسن میگه بزار با یه اکانت فیک به عمر پیام بدم ببینم چی میشه. کمی گذشته که سوسن میگه جواب نداد معلوم بود عمر از این کارها نمیکنه بزار اکانت پاک کنم. سپس همان موقع  عمر پیام میده که سوسن استرس میگیره و باهاش قرار میزاره. تو کلاس جلسه اولیاء آیلا با گوکان دعواش میشه و شروع میکنه با کیف کتکش زدن و بقیه سعی میکنن جداشون کنن.

 بچه ها تو کافه مدرسه نشستن که اورهان و آکیف از راه میرسن و درباره دعوای آیلا و گوکان باهم سر برک به بچه ها میگن که باهم اومده بودن واسه جلسه اولیاء اکیف میگه یجوری آیلا با کیفش گوکان را میزد که خشکم زده بود هم میخواستم جداشون کنم هم خنده گرفته بود یه گوشه ریز ریز میخندیدم سپس میره که اورهان به یاسمین میگه دخترم تمام معلمات ازت راضی بودن میگفتن که خیلی درسات خوبه معلم ادبیاتت که عاشقت بود فقط گفتن این اواخر حواست پرته که من میدونستم دلیلشو ولی چیزی نگفتم. سپس از آیبیکه و عمر تعریف میکنه و میگه حسابی امروز سربلندم کردی عمر میگفتن تو یه نابغه ای آفرین پسرم، اوگولجان میگه خوب من چی بابا؟ اورهان میگه چی میخواستی بگن؟ گفتن که چقدر سر به هوایی و اصلا به درسات اهمیت نمیدی! هرجا میرم خجالت زده ام میکنی! اوگولجان میگه خوب میخوای منو بکش که دیگه نیام خونه که دیگه خجالت زده ام نشی و با ناراحتی از اونجا میره که عمر میخواد بره پیشش که آیبیکه میگه نرو الان ناراحته یه چیزی به تو میگه ناراحت میشی بزار تنها باشه یکم. سوسن رفته به کافه و منتظر ببینه عمر سر قرار با دختری که نمیشناسه و باهاش قرار گذاشته میاد یا نه بعد از چند دقیقه عمر به اونجا میاد و سوسن باهاش دعوا میکنه و میگه میدونم اومدی سر قرار با پری!

عمر میگه من اومدم تا دست تورو رو کنم و میگه که فهمیده بودم که تویی پشت اون اکانت سپس باهم میخندن و سوسن معذرت خواهی میکنه. تو کلوب جانسو با دیدن ایاس تصمیم میگیره از کمد اشیاء گم شده لباس برداره و خودشو پولدار نشون بده که اونجا ورزش میکنه هرروز اما هنوز خیلی باهم حرف نزدن که ایاس میگه من برم دیگه و میره. شب آیبیکه دنبال گردنبندی که برک واسش خریده بود هستش که اوگولجان میگه دیدم سر کمد تو بود شاید اون برداشته جانسو استرس میگیره و دعوا میکنه که کار من نیست و ازخونه میره بیرون. مادرش میره دنبالش و وقتی میفهمه واقعا برداشته بوده عصبی میشه و کتکش میزنه سپس گردنبندو تو حیاط میزاره که مثلا اونجا افتاده بوده و به داخل میرن. تو خونه گوکان درباره رفتار آیلا بهش میگه تو مدرسه که بهش حمله کرده بود و بهش میگه که از تاسیس شرکتمون چیزی بهش نگو حسادت میکنه! سپس بهش میگه به پول احتیاج دارن واسه خرید زمین برک میگه باشه و گوشیشو میده تا هرچقدر میخواد برداره گوکان از رقمی که میبینه شوکه میشه!….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim + عکس (فصل ۱) 

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim (فصل ۲)

نوشته خلاصه داستان قسمت ۳۷۱ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر اولین بار در بلاگ جدول یاب. پدیدار شد.

تبریک سال ۱۴۰۰ + اس ام اس، متن و عکس...
ما را در سایت تبریک سال ۱۴۰۰ + اس ام اس، متن و عکس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد جواد عظیم بازدید : 6 تاريخ : يکشنبه 2 ارديبهشت 1403 ساعت: 15:08