تبریک سال ۱۴۰۰ + اس ام اس، متن و عکس

متن مرتبط با «کارتونی» در سایت تبریک سال ۱۴۰۰ + اس ام اس، متن و عکس نوشته شده است

یه میکس سمی از سونیک و شخصیت های محبوب کارتونی ببینیم!

  • در این مطلب با ما همراه باشید تا ترکیبی از سونیک خارپشت را با دیگر شخصیت های کارتونی ببینیم., ...ادامه مطلب

  • معمای تست تصویری همراه با ۱۶ عکس کارتونی

  • معماهای تصویری همیشه جذاب بوده اند و باعث بالا رفتن قدرت بینایی می شود ، در این مطلب از بلاگ جدول یاب معمای تست تصویری همراه با ۱۶ عکس کارتونی آورده ایم که خواهید دید ، لطفا با ما همراه شوید : برخی از آدم‌ها آن‌چنان چشمان تیز و قدرتمندی دارند که تقریبا هیچ چیز از دیدشان پنهان نمی‌ماند؛ طوری که به نظر می‌رسد آن‌ها دارای راداری هستند که حتی کوچک‌ترین جزییات را نیز ردیابی می‌کند. در مقابل، آدم‌هایی هم هستند که برای تقویت قدرت بینایی‌، و بیدار کردن و بیرون کشیدن حس قدرتمند توجه و نگاه‌ خود از اعماق وجودشان به زمان بیش‌تری نیاز دارند. تست تصویری که برای‌تان فراهم کرده‌ایم شامل ۱۶ تصویر است؛ با انجام این تست متوجه خواهید شد آیا دارای چشمانی هم‌چون عقاب هستید یا برای تقویت آن‌ها به کمی تمرین نیاز دارید. ۱۶ تست تصویری که با انجام آن ها ثابت کنید چشم عقاب دارید ۱. هسته‌ی یکی از این آووکادوها شبیه قلب است. می‌توانید آن را پیدا کنید؟ ۲. و در این‌جا، یک وزغ بامزه بین برگ‌ها پنهان شده است. ۳. سعی کنید عروس دریایی را بین این جلبک‌های دریایی پیدا کنید. ۴. چیزی در این تصویر می‌درخشد، ولی جزء این لامپ‌های ژاپنی نیست. ۵. آیا می‌توانید موشی را که بین این خرگوش‌ها پنهان شده است، پیدا کنید؟ ۶. کسی باید به این زرافه‌ها بگوید، یک پلنگ بین‌شان پنهان شده است. ۷. ستاره‌ی پنهان را پیدا کنید. ۸. آیا می‌توانید اسب آبی را بین این کرگدن‌ها ببینید؟ ۹. یک تاس به خوبی توانسته است بین این دکمه‌ها پنهان شود. ۱۰. چه‌قدر ترسناک! یک جادوگر بین این گابلین‌ها پنهان شده است. ۱۱. آفتاب‌پرست را بین این طوطی‌ها پیدا کنید. ۱۲. این پنگوئن بین این پانداها چه می‌خواهد؟ ۱۳. صابون را بین این اردک‌های اسباب‌بازی پی, ...ادامه مطلب

  • قصه کارتونی دوچرخه پرنده

  • 4.1/5 - (67 امتیاز) برای شنیدن قصه اندکی صبر کنید و بعد از بارگذاری پلیر روی دکمه پلی کلیک کنید افزودن به علاقه مندی ها روزی روزگاری پسر کوچولو ی فقیری به اسم آلن توی روستایی زندگی می کرد. پدرش علف می فروخت تا پول بدست بیار، خونواده رو تامین کنه و الن رو بفرسته مدرسه…آلن باید هرروز یه مایل راه می رفت تا برسه به مدرسه…تمام همکلاسی های دیگش وچرخه داشتن و آلن بیچاره رو مسخره می کردن. یکی از بچه ها: “سلام آلن! اینقدر راه میری پاهات درد نمی گیره؟” یکی از بچه ها: “احتمالا برای ماراتون تمرین می کنه!” یکی از بچه ها: “باید اسمشو بذاریم آقای دوپای بی دوچرخه” همه بچه ها: “بی دوچرخه بی دوچرخه…” آلن واقعا ناراحت بود که مسخرش می کردن. بنابراین رفت پیش پدر و مادرش و گفت… آلن: “همه ی دوستام با دوچرخه میان مدرسه…منم یه دوچرخه می خوام پدر.” پدر: “آلن ما پول دوچرخه نداریم پسرم…فقط یه چندماهی صبر کن باشه؟” آلن: “ببخشین که اینقدر اصرار کردم پدر….اصلا دیگه دوچرخه نمی خوام همینطور پیاده میرم.” اونشب وقتی آلن خواب بود…پدر و مادرش تصمیمی گرفتم…. مادر: “آلن یکی از تنها بچه هاییه که توی شهر دوچرخه نداره…بچه ی بیچاره چقدر مسخرش میکنن…” پدر: “ولی پسرمون خیلی فهمیدست وقتی بهش گفتم ما پول نداریم. فورا قبول کرد که پیاده بره مدرسه…باید براش دوچرخه بخرم. هرجور که شده!” مادر: “جک…بهتره اینو بگیری و بفروشی.” پدر: “ماریا…” مادر: “گردنبند به چه درد می خوره؟ دوچرخه خیلی بیشتر به درد آلن می خوره. بدرد تو هم می خوره.” بنابراین پدر آلن گردنبند رو فروخت و یه دوچرخه ی قدیمی براش خرید….آلن خوشحال بود…هرروز با دوچرخه می رفت مدرسه…یروز که داشت برمی گشت زنجیر دوچرخش پاره شد…آلن پیاده شد و همینطور که سعی می کرد در, ...ادامه مطلب

  • قصه کارتونی خر تنبل

  • 4/5 - (140 امتیاز) برای شنیدن قصه اندکی صبر کنید و بعد از بارگذاری پلیر روی دکمه پلی کلیک کنید افزودن به علاقه مندی ها روزی روزگاری تاجری در دهکده ای کوچک زندگی می کرد. اون چیز های گوناگونی رو در بازار می فروخت تا پولی بدست بیاره. مرد تاجر همیشه کیسه های بار هارو پشت خرش می ذاشت و اونهارو به بازار می برد و می فروخت. تاجر از خرش خوب مراقبت می کرد. اون می دونست که اون خر چقدربرای کسب و کارش اهمیت داره پس همیشه خرش رو تمیز و سالم نگه می داشت. بهش غذا می داد…خر جوان و قوی بود می تونست بار های زیادی رو روی پشتش به بازار ببره اما یکمی هم تنبل بود. اصلا دلش نمی خواست کار کنه همش دلش می خواست یجا بشینه، بخوره و بخوابه. خر: “دوباره باید بریم بازار. ارباب باید چندروزی بهم استراحت بده. من…عاشق تعطیلاتم…وای شاید اون به استراحت نیاز نداشته باشه اما من دارم.” اما خر نمی فهمید که تاجر نمیتونه به تعطیلات بره…اگر تاجر به بازار نمی رفت، =ولی هم بدست نمی آورد و بعد هیچ غذایی هم نداشتن حتی برای خود خر…بسته به نیاز بازار تاجر هرروز چیز های مختلفی می فروخت. حبوبات، غلات، سبزیجات، ادویه جات و حتی میوه. اون هرروز خرش رو به بازار می برد. هرروز برای رسیدن به بازار باید از رودخونه رد میشدن. تاجر هنگام عبور از رودخونه خیلی مراقب خرش بود. روزی یکی از دوست هاش بهش گفت که درخواست برای نمک تو بازار زیاد شده… تاجر: “عه!؟ پس که اینطور…خیله خب من خیلی زود فروش نمک رو شروع می کنم. ممنونم که بهم اطلاع دادی دوست من.” طول نکشید که تاجر 12 کیسه ی نمک رو برای فروش آماده کرد و 6 تا از اون هارو آورد و دونه دونه پشت خرش گذاشت اما بعد فهمید کیسه ها خیلی دارن سنگین میشن و خر نمی تونه راه بره…. تاجر: “آخی حیوون , ...ادامه مطلب

  • قصه کارتونی فیل و مورچه

  • 4.1/5 - (46 امتیاز) برای شنیدن قصه اندکی صبر کنید و بعد از بارگذاری پلیر روی دکمه پلی کلیک کنید افزودن به علاقه مندی ها این داستان فیل و مورچست. روزی روزگاری فیلی بزرگی تو یه جنگل زندگی میکرد که خیلی به هیکلش می بالید. همیشه حیوون های دیگه رو آزار میداد و مسخرشون میکرد. یروز همینطور که داشت توی جنگل قدم میزد، طوطی رو دید که روی یه درخت نشسته بود. فیل: “ها ها ها…هی تو! اونجا چیکار میکنی؟ مگه نمیبینی من دارم رد میشم؟ من قوی ترین حیوون جنگلم. زود باش! زود باش تعظیم کن!” طوطی: “چی؟ چرا تعظیم کنم؟” فیل: “چی گفتی؟ ببینم تو انگار نمیدونی با کی حرف میزنی؟ حالا بهت یاد میدم چجوری بهم احترام بذاری!” اما طوطی به فیل تعظیم نکرد. فیل که از کوره در رفته بود، درخت رو گرفت و شروع کرد به تکون دادنش. پرنده که دیگه نمی تونست روی درخت بشینه پرواز کرد و رفت. فیل: “ها ها ها برو پرواز کن! حالا دیدی میتونم چیکار کنم؟ شما همتون ضعیفین.” فیل مغرور اینو گفت و ازونجا دور شد. مثل همیشه به رودخونه رفت تا آب بخوره. درست کنار رودخونه، مورچه ای تو لونش زندگی می کرد. مورچه هرروز می رفت تا دونه جمع کنه و فیل هم هر روز اذیتش می کرد. اون روز هم هیچ فرقی با روز های دیگه نداشت. فیل همونطور که داشت آب می خورد چشمش به مورچه افتاد… فیل: “مورچه کوچولو داری این دونه هارو کجا می بری؟” مورچه: “دارم به لونه ام میبرم. زمستون خیلی زود از راه می رسه باید آماده بشم و دونه های زیادی جمع کنم.” فیل: “ها ها ها…که اینطور!” بعد فیل خرتوم بزرگش رو پر از آب کرد و روی مورچه پاشید. اب دونه های مورچه رو خراب کرد و مورچه هم سر تا پا خیس شد. مورچه: “هرچقدر که دلت می خواد بخند ولی بالاخره یه روزی به حسابت می رسم.” فیل: “اوه خیلی ت, ...ادامه مطلب

  • سری جدید عکس نقاشی و کارتونی دختران با چهره شبیه به شما !

  • عکس پروفایل نقاشی چهره خودم را چطور پیدا کنم ؟ ما بـه شـما می‌گوییم چطور !!  کافی اسـت وب سایت تالاب را دنیال کنید تا هفتگی سری جدید و جذاب عکس هاي‌ پروفایل و استوری هاي‌ جذاب با چهره خودتان را دانلود کنید و همه ی ر با ان سورپرایز کنید !! این سری از عکسهای شامل آلبومی از جدید ترین و خاص ترین عکسهای دخترانه می‌باشد کـه در سری دوم بـه شـما کاربران عزیز تقدیم می‌شود ؛   عکس پروفایل کارتونی عکس پروفایل کارتونی و انیمیشنی 2022 عکس پروفایل دخترانه 1401 عکس پروفایل کارتونی دختر بلوند و مو مشکی عکس پروفایل کارتونی با استایل لاکچری عکس پروفایل کارتونی با موهای فر عکس پروفایل فانتزی   اگر شماهم بـه دنیال عکسهای خاصی هستید کـه دوستانتان رابا انها حيرت زده کنید می‌توانید وب سایت مارا دنیال کنید . جدیدا دیجیتال ارت از چهره بسیار برای بلاگر ها ترند شده کـه در پروفایل خود استفاده می کنند و هزینه گزافی هم برای ان می‌پردازند کـه شـما می توانید دیجیتال آرت هاي‌ مشابه چهره خودرا بـه سهولت و رایگان از تالاب دانلود کنید. نوشته سری جدید عکس نقاشی و کارتونی دختران با چهره شبیه به شما ! اولین بار در تالاب. پدیدار شد. , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها