معرفی و دانلود کتاب صوتی بین دو قلمرو: خاطرات کسی که در زندگی‌اش وقفه‌ای به‌ وجود آمد

ساخت وبلاگ

معرفی کتاب صوتی بین دو قلمرو: خاطرات کسی که در زندگی‌اش وقفه‌ای به‌ وجود آمد

سولیکا جواد در کتاب صوتی بین دو قلمرو داستان زندگی خود را روایت می‌کند. او در این زندگینامه‌ی خودنوشت که جوایز و افتخارات فراوانی از جمله «کتاب سال نیویورک‌تایمز» را از آن خود کرده، از مبارزه برای زنده ماندن در برابر سرطان و سپس پیدا کردن معنا و ارزشی برای زنده بودن و زندگی کردن می‌گوید.

درباره‌ی کتاب صوتی بین دو قلمرو

او به تازگی دانشگاه را تمام کرده. حالا جوانی بیست‌وسه ساله است که خود را برای ورود به دنیای واقعی و شاغل شدن آماده می‌کند. آرزو دارد خبرنگار حوزه‌ی جنگی و نظامی شود. برای رسیدن به همین رویا بوده که عازم پاریس شده و این سفر، باعث ملاقات او و عشق زندگی‌اش نیز شده. به نظر می‌رسد برای این دختر جوان که سولیکا جواد (Suleika Jaouad) نام دارد، زندگی بهتر از این نمی‌تواند بشود.

همه‌چیز با یک خارش ساده شروع می‌شود. سولیکای جوان متوجه می‌شود که چند روزی است پاهایش به شدت خارش دارند و این خارش بیشتر و بیشتر می‌شود؛ انگار که هزاران پشه پاهایش را نیش زده باشند. چند روزی می‌گذرد و خارش با خستگی مفرط همراه می‌شود؛ به‌طوری که چرت‌های روزانه‌ی شش‌ساعته هم تأثیری بر روی خستگی‌اش نمی‌گذارند و تنها آن را بدتر می‌کنند. او بابت این وضعیت جسمی، از کارهای روزمره‌اش جا مانده. همین باعث می‌شود تا مراجعه به دکتر و دادن آزمایش، برایش تبدیل به یک اولویت شود. تست‌ها و معاینات پزشکی حامل خبر خوبی نیستند؛ سلول‌های سرطان تمام بدن سولیکا را گرفته‌اند و او تنها سی‌وپنج درصد شانس زنده ماندن دارد. حالا تمام رویاها و آرزوهایش در اوج جوانی، تبدیل به تلی از خاکستر شده است.

معرفی و <a href='/last-search/?q=دانلود'>دانلود</a> کتاب صوتی بین دو قلمرو

کتاب صوتی بین دو قلمرو (Between Two Kingdoms) خاطرات خودنوشت سولیکا جواد از گذرندان این روزهای سخت است. او بعد گذر از شوک حاصل از شنیدن این خبر، تصمیم می‌گیرد تا به آسانی از نعمت زندگی نگذرد و خود را به راحتی تسلیم مرگ نکند. تا هزاروپانصد روز بعدی که سولیکا در بیمارستان بستری است و با درد و بیماری دست‌وپنجه نرم می‌کند، اتفاقات خوشایندی نمی‌افتد. او به تدریج شغلش را، آپارتمانش را و همچنین استقلال و زندگی متکی به خود را از دست می‌دهد. تنها دلخوشی او در این روزها نوشتن یک ستون برای نشریه‌ی نیویورک‌تایمز است که در آن از اتفاقات و احساسات این روزهایش می‌نویسد.

بعد از گذراندن جلسات شیمی‌درمانی بی‌شمار، چکاپ‌های درمانی مختلف و همچنین یک عمل پیوند مغز استخوان، پزشک‌ها به او این نوید را می‌دهند که از شر سرطان خلاص شده و حالا می‌تواند به زندگی عادی‌اش برگردد. این همان خبر خوبی است که سولیکا در این چهار سالِ سخت بیماری و بستری بودن در بیمارستان انتظار شنیدنش را می‌کشیده ولی حالا که آزاد است پایش را بیرون در بیمارستان بگذارد، چالشی جدی‌تر بر سر راهش قرار می‌گیرد: زندگی کردن به چه معناست و چه چیزی ارزش تحمل این سال‌های طاقت‌فرسای بیماری را داشته است؟

سولیکا جواد نویسنده‌ی کتاب صوتی بین دو قلمرو، برای یافتن پاسخ این سوال رهسپار سفری طولانی می‌شود. او به سراغ غریبه‌هایی می‌رود که در سال‌های بستری بودنش در بیمارستان برایش نامه نوشته بودند و از تجربه‌های خودشان گفته بودند. او در میان داغ معلمی که پسرش را از دست داده، تجربه‌ی دختر نوجوانی که خود هم با سرطان درگیر است و... به دنبال پاسخ سوالش می‌گردد؛ اینکه دوباره شروع کردن چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟

کتاب صوتی بین دو قلمرو اثری از سولیکا جواد است که با تلاش حنانه گرجی به فارسی ترجمه شده. نشر صوتی موج کتاب و انتشارات کوله‌پشتی ناشران این اثر هستند و شما آن را با صدای فیروزه آدابی می‌شنوید.

جوایز و افتخارات کتاب بین دو قلمرو

  • کتاب پرفروش نیویورک‌تایمز
  • کتاب سال به انتخاب نشریه‌هایی چون نیویورک‌تایمز، واشنگتن‌پست، بلومبرگ، لایبرری ژورنال، بوک‌لیست و...
  • نامزد جایزه‌ی گودریدز در بخش کتاب‌های خاطرات و زندگی‌نامه‌ (2021)
  • کتاب منتخب سردبیر در سایت آمازون

نکوداشت‌های کتاب بین دو قلمرو

  • سولیکا جواد در کتاب بین دو قلمرو در رابطه با رفت‌ و برگشتی دائمی برایمان می‌نویسد: سیری میان سلامتی و بیماری، و همچنین گذشته و حال! (لس‌آنجلس تایمز)
  • آنچه که باعث تمایز میان کتاب سولیکا جواد با دیگر آثار با چنین موضوعی می‌شود این است که او داستان کتاب خود را در واقعیت زندگی کرده. اثری که زنده ماندن و زندگی کردن را به ما نشان می‌دهد. (NPR)
  • در زمانی که این کتاب را مطالعه می‌کردم در میان جملات آن غوطه‌ور می‌شدم و تا مدت‌ها تصاویری که از این کتاب در ذهنم داشتم برایم ماندگار شده بودند. سولیکا جواد تنها با سختی‌ها مقابله نکرده، بلکه توانسته با طبع شاعرانه‌ی خود آن‌ها را به تصویر بکشد. کتاب او مسیر ناشناخته‌ها را برای خوانندگان روشن خواهد کرد. (شانل میلر، نقد کتاب نیویورک تایمز)
  • تأثیرگذار و متحول‌کننده! اثری که به‌زیبایی نوشته شده. (واشنگتن پست)
  • چطور می‌توان با تغییراتی که زندگی ما را دستخوش تحول می‌کنند روبه‌رو شد؟ اثری که پیش روی شماست، داستانی هیجان‌انگیز و روح‌انگیز در مورد سوگواری و قدردانی است که پرتره‌ای باورپذیر از شخصیت یک زن در برزخ بین زندگی و مرگ را نشان می‌دهد. (تارا وستور، نویسنده)
  • یک کتاب زیبا، تیزبینانه و دلخراش! سولیکا جواد از احساساتی شدن پرهیز می‌کند اما تأثیراتی که بیماری بر احساساتش گذاشته‌اند را، به‌خوبی تشریح می‌کند. (سیذارتا موکرجی، نویسنده)
  • کتابی پر از بلندپروازی! (کیسه لایمون)

اقتباس فرهنگی و سینمایی از کتاب بین دو قلمرو

در سال 2023، مستندی با الهام از داستان زندگی سولیکا جواد اکران شد که قصه‌ی بیماری‌اش را از دید شریک عاطفی‌اش، جان باتیست (Jon Batiste) روایت می‌کند. این مستند که جوایز فراوانی برده و نامزد دریافت جوایز فراوان دیگری نیز شده، به کارگردانی متیو هینمن (Matthew Heineman) ساخته شده است.

کتاب صوتی بین دو قلمرو برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به دنبال شنیدن اثری الهام‌بخش و مبتنی بر واقعیت هستید، شنیدن این کتاب را از دست ندهید.

در بخشی از کتاب صوتی بین دو قلمرو: خاطرات کسی که در زندگی‌اش وقفه‌ای به‌ وجود آمد می‌شنویم

طی دو ماهِ بعد، سعی کردم که تصمیمم را عملی کنم. دستی به سروروی رزومه‌ام کشیدم، برای چند شغل درخواست دادم و از اساتید و مشاورهای قبلی‌ام راهنمایی خواستم. اما بیشتر اوقات می‌دیدم که در آن سالن انتظار دلگیر کلینیک هستم که به‌کرات برای درمان سرماخوردگی، حملات برونشیت و عفونت‌های مجاری ادرار به آنجا مراجعه می‌کردم و هردفعه من را پیش دکتر جدیدی می‌فرستادند. هر بار از اول سوابق پزشکی‌ام و کسالت‌هایی را که در هر مراجعه بیشتر هم می‌شد توضیح می‌دادم. مکمل‌های آهن را طبق دستور پزشک می‌خوردم؛ اما به‌جای اینکه حالم بهتر شود، احساس می‌کردم که روزبه‌روز انرژی‌ام کمتر می‌شود. پزشکان شیفتی کلینیک باعث شده بودند که از خودم بپرسم چه کسی به تمام جزئیات پرونده‌ی من رسیدگی می‌کند؟ یا اصلاً کسی پشت من را دارد؟

یک روز بعدازظهر که داشتم یکی از آن آزمایش‌های خون‌ «همیشگی» را می‌دادم، احساس کردم اشک در چشمانم جمع شد. خون‌گیر پرسید: «چی شده؟»

دیگر مطمئن نبودم.

تبریک سال ۱۴۰۰ + اس ام اس، متن و عکس...
ما را در سایت تبریک سال ۱۴۰۰ + اس ام اس، متن و عکس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد جواد عظیم بازدید : 18 تاريخ : دوشنبه 9 بهمن 1402 ساعت: 14:21