خلاصه داستان قسمت سوم سریال پوست شیر

ساخت وبلاگ

قسمت سوم <a href='/last-search/?q=سریال'>سریال</a> پوست شیر

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت سوم سریال پوست شیر از نظرتان می گذرد. «نعیم که ۱۵ سال زندانی بوده حالا از زندان آزاد می‌شود و به دیدار دخترش می‌رود. در سفر شمال با دخترش دختر او توسط افرادی دزدیده و کشته می‌شود. خشم نعیم برافروخته می‌شود و خود او به دنبال قاتل ان دخترش می‌گردد.»

قسمت سوم سریال پوست شیر

ناپدری ساحل روزی که ساحل موهاشو خراب کرد را به خاطر آورده و داخل ماشین عمیقا اشک می ریزد.
صدرا حال خوشی ندارد و دائما تو خیابون راه میره و گریه می کنه، نعیم به کمک رضا و نگین برای دخترش مراسم گرفته و وسط مراسم از رضا خواهش می کنه تا سوئیچ ماشینش را بیاورد و می رود.
محب و جناب سروان به محلی که جنازه ساحل پیدا شده بود، رفته اند و اون جا محب هزاران استدلال برای سروان میاره تا بهش ثابت کنه کار درختی نبوده و پرونده اون بسته شده.
نعیم به جایی رفته و شمالی که با دخترش رفته بود را به خاطرش می آورد و کمی بعد پایش را روی گاز فشار می دهد و با سرعت به سمت دیوار سیمانی حرکت می کند و به آن می کوبد.
محب پیش مافوقش رفته و نامه ی استعفایش را روی میز می گذارد که مافوقش شروع به آروم کردنش می کند و ازش می خواد به خودش بیاد و میگه با این کارا خدا ازت راضی نیست که او میگه من از خدا راضی نیستم و با زنگ خوردن گوشی مافوقش بیرون میره تا او جواب بده.
نعیم با سر و صورت خونی توی ماشینش افتاده و هیچ حال خوشی نداره.
محب بیرون اتاق مافوقش روی صندلی نشسته که دختر بچه ای نظرش و جلب می کنه و با نگاه کردن بعش غرق میشه توی خاطراتش با دختر خودش که همون لحظه دختر بچه از صدای داد و بیداد یه مجرم می ترسه و به سمت او می دود و خودش را در آغوش محب می اندازد، او هم بغلش می کنه و دختر بچه را آروم می کند.
کمی بعد محب بی سر و صدا به اتاق مافوقش می رود و نامه ی استعفایش را بر می دارد و بعد از سوزاندن آن دوباره به داخل میره و وسایلش را بر می دارد.
لیلا داخل حیاط نشسته و با تلفن همراهش شماره بهزاد را می گیرد که خاموش است و براش پیام می گذارد و بهش التماس می کنه تا به خونه برگرده و جوابش را بدهد.
رضا در بیمارستان بالای سر نعیم است که محب به آن جا می رود و بعد از معرفی خودش از نعیم می خواد زودتر خوب بشه تا بتونه به پرونده کمک کنه و میره.
بعد از رفتن محب، نعیم از رضا می خواد او را به خانه ببرد و رضا هم با دیدن اصرارش می پذیرد.
بهزاد دائما در خانه سیگار می کشد و صدای تلوزیون را زیاد کرده که لیلا از خواب می پره و به کنارش میره و شروع به حرف زدن باهاش می کنه، بهزاد تمام دیدگاهش نسبت به لیلا عوض شده و با او دعوا می کند و دروغ گو خطابش می کند و به التماس های لیلا هیچ گوش نمی دهد.
جناب سروان به همراه محب و نعیم به محل وقوع جرم و بد شدن حال نعیم رفته اند و نعیم لحظه به لحظه را تعریف می کند.
محب مشکوک شده و رو به جناب سروان میگه برام عجیبه که از کل جاده دقیقا همین جا زده رو ترمز که هیچ دوربینی این جا نیست و این اتفاق افتاده.
صدرا به کافه رفته و دائما نخ به نخ سیگار می کشه و حال خوشی نداره.
لیلا در حال دیدن وسایل ساحله که چشم به عکس او با صدرا می افتد و بلافاصله به دنبال پریناز میره و با هم به کافه می روند.
شاهین، صدرا را داخل سرویس بهداشتی قایم می کند ولی لیلا از اون جا نمیره و بلافاصله به مسئول پرونده ساحل زنگ می زند.
نگین به خونه آقای فاطمی رفته و آن جا مشغول کار است که خانمی به سمتش میره و هر دو از دیدن هم جا می خورند.
پلیس ها به کافه رفته اند و جناب سروان او را از دستشویی بیرون می آورد و با هم شروع به صحبت می کنند و جناب سروان فیش عوارضی تهران شمال را در ماشینش پیدا می کند و رو به همکارانش میگه این آقا با میاد و میره.

نوشته خلاصه داستان قسمت سوم سریال پوست شیر اولین بار در بلاگ جدول یاب. پدیدار شد.

تبریک سال ۱۴۰۰ + اس ام اس، متن و عکس...
ما را در سایت تبریک سال ۱۴۰۰ + اس ام اس، متن و عکس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد جواد عظیم بازدید : 176 تاريخ : پنجشنبه 22 دی 1401 ساعت: 13:52