خلاصه داستان قسمت ۱۶۹ سریال ترکی تازه عروس yeni gelin + عکس

ساخت وبلاگ

<a href='/last-search/?q=قسمت'>قسمت</a> ۱۶۹ <a href='/last-search/?q=سریال'>سریال</a> <a href='/last-search/?q=ترکی'>ترکی</a> <a href='/last-search/?q=تازه'>تازه</a> <a href='/last-search/?q=عروس'>عروس</a>

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۱۶۹ سریال ترکی تازه عروس می باشید. برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکی تازه عروس، سریال کمدی و محبوب است که پخش خود را در سال 2017 از شبکه Show Tv ترکیه آغاز کرد و در طول 3 فصل در سال 2018 به اتمام رسید. این سریال پرطرفدار اکنون با دوبله فارسی پخش خود را در شبکه جم تی وی آغاز کرده است. این سریال از تاریخ ۱۹ شهریور ماه ۱۴۰۱ هرشب راس ساعت ۲۲:۰۰ شروع می شود. این سریال دربرگیرنده ی صحنه های خنده دار و بعضا احساسی هست. این قصه ی یک دختر شهرنشین وجوان است که عاشق پسری قبیله نشین از منطقه ی آنادولی ترکیه میشود و عروس آنها می‌شود.

[caption id="attachment_223186" align="aligncenter" width="1831"]قسمت ۱۶۹ سریال ترکی تازه عروس قسمت ۱۶۹ سریال ترکی تازه عروس[/caption]

خلاصه داستان قسمت ۱۶۹ سریال ترکی تازه عروس

معتبر در حال حرف زدن برای مردم هست تو خونه و عایشه ازش فیلم میگیره که معتبر میگه من هیچی نبودم اگه به اینجا رسیدم به خاطر شما مردمه همان موقع قلندر به اونجا میاد و میگه آره معتبر تو هیچی نبودی و نیستی! این حرفا چیه آخه؟اون حرفا چی بود که جلوی مردم میزدی؟ آخه پنبه لیدی چیه دیگه؟! قلندر و معتبر باهمدیگه کل کل میکنن که قلندر میگه اگه کنار نکشی من میدونم با تو! معتبر میگه تو نمیتونی کاری باهام بکنی چون مردم پشت منن! قلندر میگه اگه اینجوریه پس بهت میگم که اگه سیاستو ول نکنی من تورو ول میکنم. آسیه و عایشه با خوشحالی میگه چی؟ واقعا؟ معتبر میگه چی؟ معتبرتو؟ قلندر میگه آره باید بگم که اگه ول نکنی هرسه تاتونو طلاق میدم آنها ناراحت و شوکه میشن و قلندر از اونجا میره. نازگل تو آشپزخانه ادای معتبر را برای همه در میاره و میخندن که معتبر با هوو هاش به اونجا میان و نازگل حسابی میترسه معتبر بهش میگه الان یجوری میزنم تو گوشت تا بفهمی نازگل سریع رنگ عوض میکنه و اونارو سرزنش میکنه که چرا میخندیدن چون داشت فقط تعریف میکرده که چه اتفاقی اونجا افتاده معتبر بهشون میگه حالا که من نماینده دوتا قبیله ها هستم باید به من رأی بدین. کامیل و کامیلا در حال صحبت کردن با همدیگه هستن و کامیلا ذوق میکنه که قراره نفر دوم آدانا بشم کامیل میگه خیلی زود نیست برای این ذوق؟ فعلا کاندید شده فقط بزار رأی بیاره انتخاب بشه بعد. حین حرف زدن آنها قلندر به اونجا میاد و باهاشون دعوا میکنه و میگه چشمم روشن! شما فامیل من بودین باهام دشمنی ندارین که! کامیل میگه چیشده مگه قلندر؟ ما باید پشت زن ها باشیم اونارو وارد سیاست کنیم قلندر میگه چرا زن خودتو وارد سیاست نکردی؟ زن منو انداختی وسط؟ آنها باهمدیگه بحث و دعوا میکنن که در آخر کامیل به قلندر میگه دیگه داری خیلی زیاده روی میکنی از حدت فراتر میری قلندر بهش برمیخوره و با قهر از اونجا میره.

باران و شیرین به خانه خودشان میرن که اونجا شیرین باهاش دعوا میکنه و میگه که اینطور، که فقط برای اینکه بتونی کاندید بشی اومدی با من ازدواج کردی! باران میگه من حالا یه چیزی گفتم مگه تو مگه نمیدونی من از بچگی دنبال تو بودم؟ سپس سر این موضوع باهمدیگه بحث میکنن که در آخر شیرین موضوع کار و رفتن به دانشگاه هنر را پیش میکشه باران میگه آخه لازم نیست که من خان‌ام میرم کار میکنم که تو بچه هام بخورین دیگه کافی نیست؟ شیرین میگه بچه دار هم میشیم اونم به جای خود ولی دانشگاه هنر رفتن رویای منه هرگز به خودت اجازه نده که مخالفت کنی اصلا بهش فکرم نکن! آسیه به بلا میگه تا بره سوپ کله پاچه درست کنه برای هازار سپس خودش با عایشه میره تو اتاق هازار و از طریق طب سنتی روی کمر هازار گوشت میزاره و روی گوشت سنگ های داغ هازار نمیتونه مخالفت کنه که از داد زدنش خان و بلا به اونجا میان و میگن چیشده؟ و با دیدن وضعیت هازار میگن که دارن چه بلایی سر هازار میارن اما هرچی میگن مادرها کار خودشونو میکنن. بلا پیش نازگل و آفت میره و ازشون میپرسه سوپ سر و پا را چجوری باید درست کنم؟ نازگل میگه منظورت کله پاچه ست؟ بلا تایید میکنه و میگه من بلد نیستم چجوری باید درست کنم نازگل و آفت میگن تو برو کله پاچه را بیار ما درست میکنیم و ازش میخوان بره پیش جمیل. بلا پیش جمیل میره بلا وقتی میبینه میخواد گوسفندو ذبح کنه منصرف میشه و ازش میخواد این کارو نکنه به جاش بره از قصابی بخره بیاره ولی به کسی چیزی نگه جمیل قبول میکنه.

کامیل میره تو حیاط که میبینه قلندر تو استخر دراز کشیده و در حال نوشیدنی خوردنه انها باهمدیگه حرف میزنن و در آخر آشتی میکنن قلندر از کامیل میخواد تا مایو بپوشه اونم بیاد تو استخر. سپس به همدیگه قول میدن تا نزارن نه زن ها نه هیچ کس دیگه ای میونه انها را خراب کنه. عایشه وقتی میفهمه تو خونه نون نیست عروس ها را به صف میکنه و می فرسته پای تنور تا نون درست کنن. بعد از چند لحظه آفت به بلا میگه خیلی سرخ شدی بیا از پای تنور کنار من برم اما بلا گوش نمیده که یکدفعه میبینه حالش بد میشه و کنار میاد. آفت و نازگل بهش میگن تو چرا اینجوری شدی؟ خوبی؟ چرا انقدر داری عرق میکنی؟ آفت میگه دختر تو همینجوری بیماری فشار خون داری پای تنور هم وایسادی؟ بلا میگه با من مثل مریضا رفتار نکنین من حالم خوبه و همان موقع رو زمین میوفته نازگل و آفت جا میخورن و سعی میکنن به هوشش بیارن سپس اونو به اتاقش میبرن. هازار و خان و گوکان هم به اونجا میان و میپرسن چیشد که اینجوری شد افت و نازگل واسشون تعریف میکنن که چیشده اصلا هازار سرزنشش میکنه که چرا انقدر از خودش کار میکشه خان میگه از نازگل یاد بگیر وقتی حامله بود دست به سیاه و سفید نمیزد! نازگل فشار بلارو میگیره و وقتی میبینن بالاست به بیمارستان میبرنش. دکتر پیش بلا میره و بلا ازش میپرسه میتونه بره یا نه دکتر میگه سرم تموم شد میتونین برین ولی شما باردارین فشار خون بالا دارین احتمال سکته مغزی داربن نباید کارهایی که خسته تون میکنه یا سنگینه را انجام بدین واستون خیلی خطرناکه! بلا قبول میکنه که از این به بعد مراقبه سپس بعد از رفتن دکتر هازار به کارهایی که میکنه گلگی میکنه سپس منتظر میمونن تا سرم بلا تموم بشه که برگردن عمارت.....

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی تازه عروس yeni gelin

نوشته خلاصه داستان قسمت ۱۶۹ سریال ترکی تازه عروس yeni gelin + عکس اولین بار در بلاگ جدول یاب. پدیدار شد.

تبریک سال ۱۴۰۰ + اس ام اس، متن و عکس...
ما را در سایت تبریک سال ۱۴۰۰ + اس ام اس، متن و عکس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد جواد عظیم بازدید : 94 تاريخ : چهارشنبه 9 فروردين 1402 ساعت: 0:48